نمیدونم اینجا گفتم چه همه اختلاف نظر و سلیقه دارم با مخمل یا نه...بعد اینایی که سر این مسائل به مشکل میخورن تو دلشون
اندازه ی دوست داشتن ِ کافی نیس.یا اگر هم هس کیفیت نداره.چینیه.من توی این چند روزی که از عقدم میگذره پوششم به کل عوض شده بارها دید سختمه و گفت مثل قبلت باش و من بارها وقتی تو چشمش نگا کردم یادم اومد دوست داشتن این ادم برای من قابل قیاس با این حرفا نی.گفتم نچ مهم نی.برای من مهم نیس اما میدونم که برای تو چه همه مهمه اما با این حال میگی مثل قبلت باش.همین جمله هه رو شنیدن دلمُ قرص تر میکنه.
نشستم پیشش میگم میدونی که من چقد ولوولک تست کردن دارم...میگه خب؟میگم رفتیم خونمون منو با اون دوستت که میگی یخچال خونش هیجان انگیزه و پر از شیشه های به بهه ِ آشنا کن...و خب شماها هیچکدوم از نزدیک محیط خانوادگی مخملُ ندیدید که بدونید چقد این چیزا براشون تابوئه...بم گف باشه فقط ازم قول گرف که از درصد الکل پایین شروع کن که چون دفعه های اولته حالت بد نشه.
همین دیگه خواسم مدل خرانه ی دوست داشتنمو با ذکر مثال توضیح داده باشم.
مه سا درستشم همینه... اینکه آدما بتونن توی اوج اختلاف نظر و سلیقه کنار هم بمونن :)
من براتون روزای چفت شدن بیشتری رو از خدا میخوام :) هیچ باورم نمیشه این روزای تورو مهسا و واقعا خوشحالم برات :*
برای شما کلی آرزوهای گلبهی ِ خوشبوووو:**