اضافه شده به لیست:  دو تا از این تخته خوبا برای سرو عصرونه های جینگول لدفن...از همونا که توی خانه پنیره.بعد عصرونه عین همون محتویات خانه پنیر:

پنیرای هیجان انگیز+ریحون و ترب+ بیسکوئیت ترد+انجیل نرم ِ پودر قند دار+یه شاخه ی بزرگ انگور (از این خوشمزه درشتا)+گوجه های گیلاسی و زیتون و خیار +گردو به مقدار زیاد

انقد توی بازار وسایل گل گلی و خالخالی زیاد شده که اصن دلم نمیخوادشون.یادمه قبلترا از این قوطی فلزی گل دارا اصن جایی پیدا نمیشد از پاساژ سر فاطمی قاطی لوازم خونگیا دو تا دونه ش رو پیدا کردم.از دلم نیومد برا پرستو نخرم...کلا چیزایی که میدونم دوست داره وقتی برا خودم میخرم نمیتونم براش نخرم.مثه اون دم نوش جغد داره یا کاسه کوچولو هایی که از همدان واسه خودم خریدم یا دامن گلبهیه که توی کیش از دلم نمیومد براش نخرم.و هیچ وخ این دوستایی که انقد توی لباس پوشیدن نسبت به هم حسودن رو نفمیدم.خلاصه داشتم میگفتم یه زمانی بود از این چیزا میخریدی کلی کیفورت میکرد اما الان انقد زیاده و انقد همه جایی شده که من کلا متمایل شدم به چیزای خیلی ساده.حس میکنم وسایلای ساده تنها چیزایی ن که آدم از داشتنشون خسته نمیشه.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.