وقتایی که باهات دعوامه،وقتایی که لجبازم رو کاری که میخوام انجامش بدم یادمه که دوستت دارم.خیالت راحت.
این روزا نصف تایم روزم ُ مهمونی ام...و از صمیم قلبم دلم برا ماما تنگ میشه.حالا مهمونیایی که با همیم اصن شاید قده دو دیقه هم پیشش نباشم یا حتی حرفم نزنیم اما بودنش مثل وقتیه که از سرمای خیابون میای خونه و گرما از لپات خودشُ میرسونه به انگشتای یخ زده ت و توی مماخت پر میشه از بوی چای هل و بهارنارنجی که سر سماور داره قل میزنه.مرحله جدید زندگی ینی همین تنهایی ای که سرماش رو فقط خودت حس میکنی.همه حواسشون به نو عروسشون هست.به اینکه با چای اش حتما دو تا خرما بخوره ،اینکه میوها رو براش قاچ قاچ کنن بذارن جلوش اینکه سر میز غذا نصف بیشتر خوردنیا رو بذارن کنار دستش...حالا من دخدر مامانی ِ ناز نازویی نیسم اما وسط قهقهه ها و لی لی کردنا کنار قوم شلوغ پلوغ یارم دلم مامانمُ میخواد.
بعد از همه ی مهمونیا جلوی در خونه بابا سرهنگ از ماشین پیاده میشه دور سرم پول میچرخونه ،پیشونیمُ ماچ میکنه و سفارش میکنه که رفتم بالا اسپند بریزم رو آتیش...بعد انقد جدی اینا رو بهم میگه که میمیرم از خنده.
یادمه دو سال پیش تابستون با پری تو نگارستان همینطور که شربت سکنجبین و خیارمُ هم میزدم براش تعریف کردم که مخمل تصادف کرده و بردنش بیمارستان و حالا خونه خوابیده و شرایط گه ام طوریه که حتی نمیتونم بهش مسیج بزنم خوبی؟ پری گف مسا برو خونشون کیفتُ پرت کن یه ور ...همینطور که داری گریه میکنی خودت برسون کنار تختش بگو مگه مسا نداشتی که اینطور شدی...همینطور که چشام پره اشک بود زده بودم زیر خنده و این جمله مگه مسا نداشتی افتاده بود توی زبونم.دیشب نمیفمیدم چطور آماده شم تا خودمُ بش برسونم ...خونشون که رسیدم کیفمُ پرت کردم رو مبل و خودمُ رسوندم کنار تختش ،سرمُ گذاشتم رو سینه ش گفتم مگه مسا نداشتی ...
من اگه مغازه دار بودم به کسی که ازم خرید میکرد یه چیز کوچولو حتی شده در حد یه شکلات هدیه میدادم.دیروز رفتم برای لباس مهمونی م روسری خریدم آقاهه یه عالمه مداد چشم و رژ گذاشت رو میز و گفت یکی از اینارو انتخاب کنید به عنوان هدیه مغازه ی ما به شما.بعد الان اون مداد چشم آبی فیروزه ایه رو که هدیه گرفتم بیشتر از روسریه دوستش میدارم.
با خودم قرار گذاشتم هر بار نسبت به توانم به کسایی که دوسشون دارم از این حس های ریز ریز خوب بدم.
میدونی؟ برا بقیه که خودمم شاملشم فروارد کردن یه آهنگ کار راحتیه.کاری نیست که بخوام راجبش فک کنم و تصمیم بگیرم که برای فلانی بفرستمش با نه. تو جزء اون بقیه نیستی...مدل اخمالوی خودتُ داری.فقط من میدونم تو از کجا رسیدی به اینجا که همه ی آهنگای قر دار و ناز دارُ دانلود کنی و هر هفته دستتُ بذاری رو یکیش ُ برام فرواردش کنی.آهنگ این هفته م،عروسِ مهتاب از فرامرز آصف.